معنی پش کت - جستجوی لغت در جدول جو
پش کت
پیش افتاده
ادامه...
پیش افتاده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پش کی
(پَ کَ)
قاووت. پیه
ادامه...
قاووت. پیه
لغت نامه دهخدا
پش کتی
پیشانی
ادامه...
پیشانی
فرهنگ گویش مازندرانی
پش کتن
پیش افتادن
ادامه...
پیش افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
پش کتک
پیشین، کسی که در هر کاری خود را مقدم داند، پیش افتاده
ادامه...
پیشین، کسی که در هر کاری خود را مقدم داند، پیش افتاده
فرهنگ گویش مازندرانی
پش کن
اولین شخم، کندن با فوکا
ادامه...
اولین شخم، کندن با فوکا
فرهنگ گویش مازندرانی
پش دکت
کسی که هنگام راه رفتن از دیگران عقب بیفتد، بازمانده در
ادامه...
کسی که هنگام راه رفتن از دیگران عقب بیفتد، بازمانده در
فرهنگ گویش مازندرانی
په کت
پشت گردن، بازگشت
ادامه...
پشت گردن، بازگشت
فرهنگ گویش مازندرانی
پش کتی ون
سربند، نوعی شال که بر پیشانی بندند
ادامه...
سربند، نوعی شال که بر پیشانی بندند
فرهنگ گویش مازندرانی